محل تبلیغات شما

تا حالا شده هنگامی که از جاده هراز رد می شوید تا به زادگاهتان بروید و  حسابی خوش بگذرانید و کیف کنید،خوب به آن جاده نگاه کنید که چه اسرار عمیقی را در خود جای داده؟

مثلا همین چراغ های مخصوص که جاده را با نور خود روشن می کنند.

اگر دقت کرده باشید می فهمید که سر آن ها خم شده است.فاصله ی آن ها به هم خیلی زیاد است و اکثراً مقداری نور سفید را که چشم را خسته می کند به جاده می تابند.اما آن ها که از اول اینگونه نبودند،نور آن ها چند رنگه بود و سرشان اصلا خم نبود،بلکه استوار و پابرجا به جاده و شهر زیبایی می بخشیدند فاصله شان ازهم انقدر ها هم زیاد نبود،اما انسان ها با "بی توجهیشان" آنان را کشتند،از شدت غم هر روز یکی از نور های  رنگین کمانی آن ها قطع شد تا سر آخر فقط نور سفید بی روح و خسته کننده ای ماند.

از شدت ناراحتی شکسته شدن غرورشان سرافکنده شدند،سرشان خم شد و دیگر هرگز پابرجا و استوار نشدند،نمی توانستن که بشوند،از خجالت روز به روز بیشتر از هم‌فاصله گرفتند،آری آن چراغ های زیبا و استوار تبدیل شدند به چراغ هایی خمیده با نوری خسته کننده.آخ که چه تاثیری دارد این "بی توجهی" بر روی همه حتی اشیایی که از نظر "ما" جان ندارند.

چراغ های کنار جاده...

ها ,جاده ,های ,نور ,چراغ ,خم ,آن ها ,چراغ های ,که از ,به جاده ,نور سفید

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها